ناپدید شدن اسرار آمیز ستاره هالیوود
در اکتبر 1949، جین اسپنگلر بدون هیچ ردی ناپدید شد، و برخی معتقدند او ممکن است طعمه سرسپردگان میکی کوهن - یا همان قاتلی که "دالیای سیاه" الیزابت شورت را به قتل رساند، شده باشد.
داستان معمایی جین اسپنگلر نوآر کلاسیک هالیوود بود: یک هنرپیشه جوان و زیبا ناگهان ناپدید میشود و کیفی را که حاوی سرنخهای مرموز و بدون امضا بود به جای میگذارد. راز زمانی عمیق تر می شود که یادداشت ارجاعاتی به یک «دکتر. اسکات» و یک «کرک» اشاره دارد.
وقتی نام بازیگر کرک داگلاس بر سر زبان ها افتاد، مطبوعات لس آنجلس و رسوایی های آن دوران به داستان یک ستاره ناپدید شده هالیوود چسبیدند و شایعات مربوط به ناپدید شدن اسپنگلر منفجر شد. داستان پیچیدگی های ظاهراً بی پایانی داشت، از جمله پیوندهای بالقوه اسپنگلر با یک شخصیت جنایت سازمان یافته - و برخی معتقدند جین اسپنگلر حتی ممکن است طعمه قاتل بدنام سیاه کوکب شده باشد. این مورد مرموز جین اسپنگلر، بازیگر زن مشتاقی است که بدون هیچ ردی در سال 1949 ناپدید شد.
جین الیزابت اسپنگلر در 2 سپتامبر 1923 در سیاتل، واشنگتن به دنیا آمد و پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان لس آنجلس و یافتن کار، به صنعت فیلم هالیوود توجه کرد. اسپنگلر در 19 سالگی با تولیدکننده فیلم دکستر بنر ازدواج کرد، اما تنها شش ماه بعد درخواست طلاق داد و او را به ظلم متهم کرد. با این حال، آنها به مدت چهار سال دیگر به یک رابطه مداوم ادامه دادند و طبق گزارش لس آنجلس تایمز، یک دختر بچه با هم داشتند. اسپنگلر که رسماً در سال 1946 طلاق گرفت، درگیر یک نبرد طولانی و تلخ برای حضانت دخترشان شد، تا اینکه در سال 1948 به طور انحصاری حضانت به او اعطا شد. در همان سال، رویاهای هالیوودی اسپنگلر به آرامی محقق میشد و او شروع به بازیهای جزئی در فیلم میکرد.
اسپنگلر و دختر خردسالش تاکنون به همراه برادر و خواهر شوهرش به خانه مادرش در منطقه ویلشایر لسآنجلس نقل مکان کرده بودند. اسپنگلر روی قسمت کوچک دیگری از درام موزیکال کار می کرد که قرار بود در سال 1950 منتشر شود به نام مرد جوانی با شاخ. بازیگر اصلی آن پروژه کرک داگلاس بود.در 7 اکتبر 1949، جین اسپنگلر سرانجام به یک نام آشنا تبدیل شد - اما متأسفانه، از یک نقش اصلی نبود. در ساعت 5 بعدازظهر، اسپنگلر خانه را ترک کرد و به خواهر شوهرش گفت که برای ملاقات با شوهر سابقش، بنر، به خاطر دیرکرد پرداخت نفقه فرزندش به بیرون می رود، سپس برای فیلمبرداری شبانه سر کار می رود. هنگامی که اسپنگلر روز بعد نتوانست به خانه برگردد، خواهر شوهر مضطرب او به بخش Wilshire LAPD رفت تا گزارش یک فرد گمشده را ارائه دهد. به گفته پالم اسپرینگز لایف، پلیس جزئیات را نگفت اما در مورد وضعیت ناپدید شدن او تردید داشت، زیرا فکر می کرد ستاره که به تازگی بیرون رفته ، دیر یا زود دوباره ظاهر می شود.
روز بعد، کیف اسپنگلر در نزدیکی ورودی فرن دل به پارک گریفیث پیدا شد، با یک سر دسته های دوتایی کیف پاره شده بود - که نشان دهنده یک مبارزه احتمالی است. محتویات کیف هنوز دست نخورده بود، اما یک دست نوشته گیج کننده درون آن وجود داشت که کاراگاهان را به شدت متوجه خودش کرد.
"کرک - دیگر نمی توانم صبر کنم. دیدن دکتر اسکات میروم. زمانی که مادر دور باشد، بهترین نتیجه را از این طریق خواهد داشت.»
یادداشت امضا نشد، و با کاما به پایان رسید، که باعث شد بازرسان LAPD فکر کنند اسپنگلر وقت نداشت نوشتن آن را تمام کند. روزی که اسپنگلر ناپدید شد، همان طور که در یادداشت آمده بود، مادرش واقعاً دور بود و به دیدار خویشاوندانش در کنتاکی رفت. کشف این یادداشت منجر به جستجوی گسترده 60 نفر در منطقه پارک گریفیث شد، اما هیچ مدرک دیگری به دست نیامد. و به این ترتیب، محققان روند بازسازی ساعات پایانی اسپنگلر را آغاز کردند.
تصویر بالا کیف اسرارآمیز ژان اسپنگلر، با یک بند پاره شده - و یادداشت مرموز خطاب به «کرک».
دکستر بنر، شوهر سابق اسپنگلر و همسر جدیدش تایید کردند که تمام شب با هم بوده اند و او هرگز اسپنگلر را ندیده است. استودیوهای فیلم نیز تایید کردند که هیچ فیلمی در آن شب، 7 اکتبر تولید نشده است. اسپنگلر آخرین بار در بازار کشاورزان، تنها چند بلوک دورتر از خانهاش، توسط کارمندی دیده شد که گفت به نظر میرسد «منتظر کسی است». کارآگاهان هیچ مظنون قابل قبولی نداشتند و فقط یک "کرک" مرموز برای کار نداشتند - تا اینکه خود کرک داگلاس با بازرسان پالم اسپرینگز که در آنجا تعطیلات خود را سپری می کرد تماس گرفت. داگلاس گزارش های خبری در مورد این پرونده شنیده بود و داوطلب شد که یکی از دوستانش به او یادآوری کرده بود که اسپنگلر ممکن است در آخرین فیلمش به عنوان یک فرد اضافی کار کرده باشد. داگلاس ممکن است قبلا با اسپنگلر صحبت کرده باشد اما او را به سختی به یاد آورد و او گفت که هرگز با او بیرون نرفته است. هنگامی که بازرسان داگلاس را تبرئه کردند، مادر اسپنگلر نیز به یاد آورد که دخترش از «کرکی» صحبت میکرد که در صحنهها میشناخت، اما نمیتوانست بیش از این را به خاطر بیاورد.
سپس یکی از دوستان اسپنگلر به اشتراک گذاشت که او درست قبل از ناپدید شدنش به او اطمینان داده بود که باردار است، و این باعث شد که محققان به این باور برسند که «دکتر. اسکات» ممکن است برای سقط جنین غیرقانونی در صف مضنونین قرار گرفته باشد. هر پزشک با نام خانوادگی اسکات در منطقه لس آنجلس بازجویی شد، اما نتیجه ای نداشت. مورد بعدی یک دانشجوی سابق پزشکی با نام مستعار «اسکاتی»، که در بارها و کلوبهایی که سقط جنینهای پولی انجام میدادند بود، اما او هرگز پیدا نشد. محققان این نظریه را مطرح کردند که اسپنگلر ممکن است به دلیل عوارض ناشی از سقط جنین غیرقانونی مرده باشد، اما این موضوع کیف پول آسیب دیده او در پارک گریفیث را توضیح نداد. همچنین مشخص شد که اسپنگلر با مردی به نام اسکاتی که در طول ازدواجش ستوان نیروی هوایی بود رابطه داشته است. ظاهراً این مرد نسبت به او خشونت آمیز رفتار کرده بود، اما وکیل او ادعا کرد که رابطه آنها در سال 1945 به پایان رسیده است و از آن زمان دیگر صحبتی نکرده اند.
در حالی که هر سرنخ به بن بست می رسید، مطبوعات، شاید به ناچار به قتل حل نشده الیزابت شورت در سال 1947 بازگشتند - پرونده بدنام دالیای سیاه و بسیاری به این نتیجه رسیدند که همان شیطانی که کوکب را مثله کرده بود، ژان اسپنگلر را نیز فرستاده است. در سالهای اخیر، پسر یکی از مظنونان اصلی پرونده دالیا به این موضوع اشاره کرده است که ممکن است پدرش مسئول هر دو قتل بوده باشد. به گزارش انترتینمنت ویکلی، استیو هودل معتقد است پدرش، یک پزشک مشهور به نام جورج هودل، قاتل کوکب سیاه بوده است. تقویت نظریه هودل این واقعیت است که کیف پول پاره شده اسپنگلر در فاصله چند کیلومتری از خانه مجلل دکتر هودل پیدا شد. با توجه به اینکه هدل مدتها مرده و هیچ اتهامی مطرح نشده است، نقش او - در صورت وجود - در هر دو قتل احتمالاً یک موضوع گمانهزنی خواهد بود.
تنها پس از سه هفته، به نظر می رسید که تحقیقات در مورد ناپدید شدن ژان اسپنگلر در حال انجام است. یکی از کارآگاهان با خستگی در مطبوعات اعتراف کرد: «تنها چیزی که ما توانستیم بفهمیم این است که این دختر واقعاً به اطراف رفته است. سپس، اسپنگلر با یک مالک کلوپ شبانه ثروتمند، یک معلم برجسته، مجموعهای از بازیگران و جتستها - و همچنین یک گانگستر مرتبط شد. در هالیوود پس از جنگ، اختلاط اوباشها، غولهای استودیو و ستارههای سینما منظرهای غیرعادی نبود، زیرا کارگران فیلم و گانگسترها مرتباً به بارها و لانههای قمار مخفی دستی میکشیدند. اسپنگلر داشت دیوید «دیوی کوچولو» اوگل را میدید که یکی از همکاران و محافظ اوباش یهودی بدنام میکی کوهن بود. شاهدان حتی به یاد می آورند که یک هفته قبل از ناپدید شدن اسپنگلر، اسپنگلر و اوگل را با هم در پالم اسپرینگز دیده بودند. تنها مشکل این بود که اوگول که به اتهام توطئه متهم بود، چند روز قبل از اسپنگلر ناپدید شد. بعداً، یک خبرچین FBI به نام سالواتوره پیسکوپو گزارش داد که در حالی که اوگل یکی از اعضای گروه جنایی میکی کوهن بود، به تحریک خانواده مافیای لس آنجلس به اتهام صحبت با مجریان قانون به قتل رسید.
در سال 1950 اسپنگلر و اوگول ظاهراً در نقاطی مانند ال پاسو، فینیکس، مکزیکو سیتی و سانفرانسیسکو دیده شدند، اما محققان هیچ مدرکی برای تأیید پیدا نکردند. همچنین بعید به نظر می رسید که اسپنگلر با میل و رغبت دختر 5 ساله خود را پس از مبارزه سرسختانه برای حضانت پشت سر بگذارد. پرونده اسپنگلر تا به امروز حل نشده باقی مانده است. از 7 اکتبر 1949، زمانی که او انگشتانش را روی هم گذاشت و به خواهرشوهرش چشمکی زد و گفت: "برای من آرزوی موفقیت کن"، قبل از اینکه در شب ناپدید شود، هیچ اثری از این بازیگر مشتاق وجود ندارد.